دردانه کوچک ما

اولین اصلاح موی یگانه

گلکم روز شنبه باباجون واسه یه موضوع کاری به تهران رفته  بودن ما از روز قبل خونه آقا جون مونده بودیم.خاله راضیه اومدن  که با هم بریم خرید که دیر شد و نتونستیم بریم.خاله جون گفتن می تونن موهای شما رو کوتاه کنن. در عین ترسی که داشتم قبول   کردم و     خاله مو های شما رو کوتاه کردن.خیلی عوض شدی مامانی خوشکل  مامان بودی  خوشکل ترم شدی عزیزم.مامان هم موهای شما رو برداشت تا وقتی بزرگ شدی به شما نشون بده. ...
23 مهر 1391
1