دردانه کوچک ما

آشنایی بادخترم

1391/7/2 14:35
نویسنده : مامان یگانه
304 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جون.عزیزم امروز می خوایم یه خورده بیشتر با شما آشنا بشیم.مهم ترین عا دت شما اینه که وقتی می خوای بخوابی لب بالاییت رو می مکی البته دلیل این کار اینه که هر چی سعی کردیم نتونستیم به شما پستونک بدیم.درسته دوست ندارم عادت کنی ولی فدات شه مامان نمی دونی چه آهنگ خوشکلی داره این مکیدن تو.دخترکم با کلی زحمت شیشه پستونک رو در ٣ ماهگی گرفتی اما آلان که ٤ماه و١٥روزه هستی هنوز خبری از پستونک گرفتن نیست.

راستی مادر تقریبا یک ماه و نیمت بود که هر شب ساعت١فقط با شنیدن صدای بابا که واسه شما شعر می خوند می خوابیدی هنوز که هنوز این شعر رو دوست داری و تقریبا همه از این شعر واسه آروم کردن شما استفاده میکنن.بابا با این شعر ترکونده.خداییش خوش بحالت صدای بابا واقعا قشنگه:

دختر باباشه

جیگر باباشه

هستی باباشه

خانوم باباشه

عسل باباشه

یگانه باباشه

لای لالای لای لای لا

یه عروسک داری که مثل خودت خوشکل و دوست داشتنیه.با بغل کردن این عروسک می خوابی حتی وقتی آروم برش می داریم با گذاشتن دستای کوچولوت دنبالش می گردی تا دست به گردنش بندازی از ٣ ماهگی با این عروسک خوابیدی.دست خاله جون محبوبه بابا هم درد نکنه که واسه شما این عروسک رو آوردن.

 هستی من میخوام واست از یه خاطره جالب بگم ٧ مرداد ماه(٣ماه و سه روزت بود) که عمه جون فاطمه از مرودشت با بابا تماس گرفتن که میخوان با همراهی خاله جون ژیلای بابا دستگاه رو بیارن خونه و گوش شما رو سوراخ کنن بابا فرامو ش کرده بود به من بگه. ساعت٥/٤ بعد از ظهر تشر یف آوردن و ما خواب بودیم.با عجله شما رو آماده کردیم.کمتر از ٥ دقیقه گوش شما رو سوراخ کردن ویه گوشواره خوشکل با نگینای یاسی رنگ رو توی گوش شما کردن.همون طور که خاله ژیلا گفته بودن درد ندشت ولی به خاطر شوکی که بهت وارد شده بود ٥ دقیقه گریه کردی و بعد آروم شدی .گوشواره واقعا  بهت می اومد مامان.

 دخترم دقیقا٤شهریور یعنی روزی که ٤ ماه شما تموم شد یاد گرفتی خودت دمر شی. فرشته من همش در حال تکاپو وتمرین وکشف دنیایی هستی که تازه واردش شدی.اکتشاف به وسیله دهان.هرچیزی روتو دهنت میذاری چیزای پارچه ای خوشمزه ترند ووقتی که ازروی زمین بلندت میکنم یه چیزی هم باخودت میاری گاهی متوجه نمیشم ومیبینم یه چیزی افتاد پایین میترسم میگم این چی بو دیگه ؟بعد میفهمم یه چیزی دست تو بوده که افتاده.و وقتی روی زمینی فکر میکنی میشه گلهای قالی رو برداری.خدا حفظت کنه مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)