دردانه کوچک ما

عاشقانه ها

1391/7/27 13:55
نویسنده : مامان یگانه
205 بازدید
اشتراک گذاری

دوستت دارم ، بیشتر از خودم ، کمتر از خدایم  

چون عاشق توام و محتاج خدایم . . .

 

از شروع نفسهای حضرت آدم تا پایان نفسهای آخرین آدم دوستت دارم

دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم

زدم و چه بسیار خیالاتی که ازتو در ذهن پروراندم دخترم…

 

دوستت دارم از آن لحظه که در وجودم نقش بستی

 و هر ثانیه ثانیه شکل گرفتنت را حس کردم و

 دوست دارم آن خدایی را که تو را در وجودم پروراند.

 

 

در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو

 تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام

 دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام دخترم

  

 

 

اي هميشه جاودانه در ميان لحظه هايم ،

غصه معنايي ندارد تا تو ميخندي برايم...

 

 از جنس كدام نور بودي ستاره

 

كه جسارت با تو بودن در من جنبيد

  

و من چه عاشقانه به رويت لبخند زدم

  

و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتي...

 

 و اين شد...

 "عاشقانه ي آرام "من و تو...

 

 شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد. بیدار باش من با سبدی

پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم تا بدانی

 ای خوبم دوستت دارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)